چندین روز اخیر...
گل پسر مامان... این چند مدت خیلی درگیر بودم... 3 روز تعطیلی که بود دلمون میخواست سفر بریم، کلی برنامه داشتیم که فیلم ببینیم، لااقل تهران گردی کنیم، ولی من از روز قبلش مریض شدم و خب خیلی هم بد بود... سرماخوردگی اونم توی این فصل و با داشتن یه کوچولو واقعا اذیت کننده میشه... یه شب و نصفی هم رفتیم خونۀ مامان قشنگ و بندۀ خدا کل کارای شمارو انجام داد که من سمتت نیام... با داشتن ماسک و اینا بازم بغلت نمی کردم و شما متعجب بودی... نمی بوسیدمت و شما یه طوری نگاه میکردی... الهی بگردم دلم غش می رفت ولی نمی خواستم خدای نکرده از من بگیری... یه شب رفتیم هایپر می (حالا راه به راه می ریم اونجا ) یه شبم رفتیم پارک لاله که اینقد تاریک بود شما وسطاش ت...